Status             Fa   Ar   Ku   En   De   Sv   It   Fr   Sp  

ستون اول

اپوزيسيون مجاز ايران*


2
چرا رسانه هاى غربى و گروه ها و محافل ملى گراى ايرانى در خارج کشور اينقدر نسبت به حرکات افراد و جريانات اپوزيسيون مجاز و بويژه مذهبى در ايران حساسند؟ از فلان مائوئيست سابق و ايدئولوگ امروزى "پلوراليسم" و "تمرين دموکراسى"، تا مفسر فلان شبکه ماهواره اى که چه بسا نميتواند جاى ايران را روى کره جغرافى نشان بدهد، تا تحليلگران مراکز شرق شناسى که از راه تلفظ درست حرف "خ" در اسامى دولتيان ايران امرار معاش ميکنند، همه با علاقه خاصى حرکات منتظرى، نهضت آزادى، يزدى، عبدالکريم سروش و غيره را دنبال ميکنند. در آستانه انتخابات رژيم اسلامى، اين فضا بار ديگر بالا گرفت. در نظر اول اين عجيب بنظر ميرسد، چون هيچيک از اين افراد و گروهها بازيگران اصلى اى در صحنه سياسى ايران نيستند. شرکت و عدم شرکت نهضت آزادى در انتخابات و يا ورود احتمالى سه چهار نفر نماينده اينها به مجلس اسلامى، وقتى همه ميدانند که اينها قبلا به تعداد زياد در مجلس بوده اند و نخست وزير و کابينه داشته اند و خبر خاصى نشده، نميتواند تحول مهمى تلقى شود. کسى يادش نرفته که جناب سروش خود عضو و ايدئولوگ شوراى انقلاب فرهنگى بوده، قدرت و اختيارات داشته و جز کشتار جوانان و دانشجويان چپ چيزى از انديشه هاى سترگ ايشان عايد مردم نشده. حرکات اينها نه خراشى به قدرت رژيم وارد ميکند و نه آلترناتيو و افق متفاوتى را طرح ميکند. بعيد است کسى، چه در ميان مردم ايران و چه در بخشهاى فهيم تر محافل فوق الذکر، واقعا تصور کند يک رژيم جمهورى اسلامى به روايت نهضت آزادى، يا به روايت "لوترى" جناب سروش، ميتواند يک احتمال واقعى، ولو ضعيف، در ايران باشد. پس اهميت اين جماعت در چيست و اينهمه توجه را مديون چه هستند؟
3
واقعيت اينست که در نظر محافل ملى و رسانه هاى غربى، اپوزيسيون مجاز مذهبى، بازرگان ها و يزدى ها و سروش ها، آن بخش از خود هيات حاکمه و خود جمهورى اسلامى هستند که اين استعداد را دارند که به رژيم خيانت کنند و دروازه قلعه را از درون باز کنند. و آنهم پيش از آنکه مردم تکان بخورند. اپوزيسيون مجاز مذهبى از نظر اين محافل کاتاليزورهاى تغيير رژيم بدون دخالت انقلابى مردم اند.
4
اما اين استباط نادرست و اين انتظار بيجاست و به ارزيابى غلطى از ماهيت رژيم اسلامى مبتنى است. جرياناتى نظير نهضت آزادى و مذهبيون معتدل و امثالهم تنها وقتى در چهارچوب رژيم اسلامى اجازه خودنمايى پيدا خواهند کرد که سقوط رژيم توسط مردم ديگر محتوم شده باشد. اين جريانات ابزار نجات رژيم از يک اوضاع انقلابى اند و نه ابزار تغيير آن با روشهاى غير انقلابى.
5
از نظر تاريخ واقعى، اما، اينها جرياناتى بيربط اند. نه پلى واقعى به آينده اند و نه سدى قابل اعتنا در برابر آن. نوبت اينها تنها وقتى فرا ميرسد که ديگر عملا دير شده باشد.


منصور حکمت
6
اولين بار در فروردين ١٣٧٥، آوريل ١٩٩٦، در شماره ٢٠ انترناسيونال منتشر شد.

مجموعه آثار منصور حکمت جلد هشتم صفحات ٣١١ تا ٣١٢
انتشارات حزب کمونيست کارگرى ايران، چاپ اول نوامبر ١٩٩٧ سوئد ISBN 91-630-5761-1


* تنها عنوان مطلب، ستون اول است. سوتيتر « اپوزيسيون مجاز ايران » بعدا اضافه شده است تا کار جستجو بر اساس موضوع آسان شود.
hekmat.public-archive.net #0900fa.html
at.c